درباره وبلاگ

صدیقه وسمقی شاعر، نویسنده و مترجم، دارای دكترای فقه و مبانی حقوق اسلامی است. وی سال‌های مدیدی به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه تهران به تدریس فقه اسلامی اشتغال داشته است. در همین زمینه او در دانشگاه گوتینگن آلمان نیز تدریس کرده و در حال حاضر با دانشگاه اوپسالا در سوئد همکاری دارد. وسمقی در ایران به عنوان شاعر و اسلام پژوه شناخته شده و از وی تاکنون چهار دفتر شعر وآثار متعدد دیگر منتشر شده است. از آثار فقهی وی می توان به کتاب "زن، فقه، اسلام" اشاره کرد. ترجمه برخی اشعار وی به زبان سوئدی نیز در یک دفترانتشار یافته است. وسمقی در شورای شهر اول، نماینده مردم تهران بود و مدتی نیز عضو هیات منصفه مطبوعات شد. این وبلاگ برای جمع آوری و انتشار بخشی از آثار صدیقه وسمقی تاسیس شده است و توسط دوستداران ایشان اداره می‌شود.

۱۳۹۲ اسفند ۱, پنجشنبه

اصلاح شریعت ، لازمه اصلاحات پایداردر جهت تامین حقوق زن مسلمان





دانشگاه اسلو در تاریخ 25 و 26 اکتبر کنفرانسی با عنوان" چالش های زنان مسلمان در خاور میانه و فراتر از آن " برگزار نمود در این کنفرانس زنان پژوهشگر از کشورهای اندونزی ، هلند ، مصر ، تونس ، اردن ، انگلیس ،  فرانسه ، مراکش ، آلمان ،  لبنان ،  سوئد ،  فنلاند و  نروژ حضور داشتند .
 دکتر صدیقه وسمقی پژوهشگر علوم اسلامی و استاد فقه و حقوق اسلامی در این کنفرانس سخنرانی نمود. متن سخنرانی وی به شرح زیر است:


اصلاح شریعت ، لازمه اصلاحات پایداردر جهت تامین حقوق زن مسلمان
شریعت نقش مهمی در زندگی مسلمانان ایفا می کند. این نقش محدود به حوزه حقوقی نمی شود بلکه فراتر از آن ، نقش شریعت را باید در فرهنگ مسلمانان مورد توجه قرار داد . بسیاری از باورها و سنت های نادرست در طول قرون به فرهنگ مسلمانان راه یافته و با ابزار شریعت توجیه شده و از این رهگذر به باورهای دینی تبدیل شده است. از جمله ی این باورها ، محدودیت ها و تبعیضات غیر عادلانه علیه زنان است . من معتقدم که ریشه قوانین تبعض آمیز و ناعادلانه علیه زنان شریعت اسلامی نیست، بلکه این قوانین به دلیل استفاده از روش مناقشه آمیزو غیر دقیق فقها در استنباط احکام شرعی و تعریف شریعت و دامنه آن، وارد شریعت شده ، به اسلام انتساب یافته است. به عبارت دیگر متد استنباط احکام شرعی و درنتیجه تعریف شریعت و دامنه آن به عقیده من نادرست است.



اکثر این قوانین به دوران قبل از اسلام باز می گردد و اسلام و پیامبر نقشی در وضع آن قوانین نداشته اند . تعریف غیردقیق و نادرست از سنت و حکم شرعی موجب انتساب این قوانین به شریعت شده ، زندگی و فرهنگ مسلمانان و به ویژه حقوق فردی ، خانوادگی و اجتماعی زنان مسلمان را تحت تاثیر قرار داده است. درهر حال نکته حائز اهمیت ، توجیه این قوانین تبعیض آمیز با ابزار شریعت است. نفوذ باورهای نادرست علیه زنان به فرهنگ مسلمانان ماننداعتقاد به نابرابری حقوق انسانی آنان با مردان ،موجب شده که حتی در کشورهائی که دارای نظام سیاسی سکولار بوده و شریعت درآن کشورها  مبنای قانون گذاری نیست ،نیز زنان از تبعیضات فراوان رنج ببرند. قوانین ناعادلانه ونامناسب با هر وسیله ای که توجیه شود ، به دلیل آثار ناگوار آن نمی تواند مورد پذیرش قرار گیرد . ازهمین رو زنان مسلمان آگاه، امروز با تبعیضات و قوانین ظالمانه مبارزه می کنند وبرای تغییر شرایط ، اصلاح فرهنگ و بینش مردم نسبت به زنان وساختن بستر مناسب برای زندگی بهتر می کوشند.  اما از آنجا که بسیاری از این باورها و قوانین با شریعت توجیه می شود ، زن مسلمان برای مبارزه با آنها با چالش های جدی مواجه است که مهمترین آنها به طور اجمالی عبارت است از:
1- در جوامع اسلامی  مبارزه با محدودیت ها و تبعیضات ، مبارزه با شریعت تلقی می شود و این تلقی نادرست که معمولا به وسیله قشریون و افراط گرایان دامن زده می شود ، مبارزه زنان را سخت می کند.
 2- مادامی که این قوانین و سنت های نادرست ، احکام شرعی خوانده می شود ، حتی اگر با اصلاح قوانین کنار گذاشته شوند مشکل حل نخواهد شد. در واقع اصلاح قوانین در چنین شرایطی یک راه حل ناپایدار است زیرا همواره این تهدید وجود دارد که اگر اسلام  گرایان و طرفداران شریعت به قدرت برسند، اصلاحات را منسوخ و به قوانین به اصطلاح شریعت باز می گردند. زیرا شریعت که فقه اسلامی مدعی تبیین آن است، تنها دستورالعملی است که در دست طرفداران حکومت دینی قرار دارد . مهم ترین قوانین اجتماعی مورد نظر طرفداران اجرای شریعت، قوانین جزائی و قوانین خانواده  است که اعمال بسیاری از محدودیت ها و تحمیل قوانین نادرست بر زنان ذیل همین بخش قرار می گیرد. گواه این ادعا نمونه های متعددی است مانند ایران که پیش از انقلاب اسلامی برخی قوانین اجتماعی و خانوادگی به نفع زنان اصلاح شد اما بلافاصله پس از انقلاب با استناد به شریعت ، اصلاحات انجام شده لغو گردید. نمونه دیگرکشور مصر پس از مبارک است . دردهه های اخیر در مصر اصلاحاتی به نفع زنان صورت گرفته بود که با روی کار آمدن اخوان المسلمین و مطرح شدن شریعت اصلاحات صورت گرفته به طور جدی مورد تهدید قرار گرفت . نمونه دیگر موقعیت زنان تحت حاکمیت طالبان در افغانستان و حتی پس از طالبان است که با وجود اصلاح قوانین به نفع زنان پس از طالبان، از سوی مدافعان شریعت مورد تهدید قرار می گیرد. در تونس نیز پس از روی کار آمدن اسلام گرایان، زنان نسبت به حقوق خود نگرانند و می ترسند اصلاحات انجام شده در طول دهه های گذشته، توسط اسلام گرایان از بین برود. موج اسلام گرائی افراطی امروز در سراسر جهان اسلام مشاهده می شود . گروه های بسیاری با هدف اجرای قوانین شریعت می جنگند، مرتکب جنایت می شوند وحتی کشته می شوند. صرف نظر از این که این امواج چگونه ایجاد می شود و چه اهداف سیاسی و غیر سیاسی پشت آن نهفته است، ظاهر امر ادعای اسلام گرائی و شریعت خواهی مطرح است . این موضوع به کشور های اسلامی نیز محدود نمی شود . در همین کشورهای غربی نیز مسلمانانی هستند که خواستار اجرای قوانین شریعت نسبت به مسلمانان می باشند. در آلمان ، انگلیس و سوئد چنین خواسته ای مطرح شده است. من بسیار کنجکاو بودم که بدانم کدام قوانین شریعت مورد نظر این گروه از مسلمانان است. با بررسی هائی دریافتم که آنان خواستار قانونی شدن چند همسری هستند. چرا که درغرب چند همسری غیر قانونی است. مردان مسلمانی هستند که به طور غیر قانونی بیش از یک همسر دارند و گاهی مشکلات حقوقی پیدا می کنند. یکی دیگر از قوانین مورد نظر این مسلمانان قانون ارث است که طبق آن سهم زن نصف سهم مرد است و یا قانون طلاق که حق طلاق را به مرد داده وبرای زن حقی قائل نیست و یا به رسمیت شناختن این حق برای مردان که از کارکردن زنان بتوانند ممانعت کنند ویا حتی از خروج زن از خانه بدون اجازه شوهر جلوگیری نمایند. نگاهی کوتاه به این مطالبات  گویای آن است که مردان باید خواستار اجرای این قوانین باشند، چراکه در اجرای آنها نفعی برای زنان نیست . درواقع مردان با استفاده از ابزار شریعت محدودیت ها و تبعیضات را می خواهند بر زنان تحمیل کنند. ملاحظه می شود که پتانسیل اسلام گرائی قشری و سنتی تهدیدی است برای حقوق زنان.                      3- هرروز در هزاران حوزه و مدرسه اسلامی در سراسرجهان ، به ویژه جهان اسلام، با استفاده از منابع فقهی، باورها وقوانین نادرست علیه زنان به نام شریعت به میلیون ها نفرآموزش داده می شود. هر روز سنت ها و اندیشه کهن در این مدارس باز تولید می شود.درهمین مدارس مفتی ها و اسلام گرایان پرورش می یابند. باز تولید باورهای نادرست کهن و انتساب آن ها به شریعت تلاش های اصلاح طلبانه زنان را خنثی وحد اقل تضعیف می کند.                                                                     4- نه تنها باور ها و سنت های کهن علیه زنان به نام شریعت توجیه و تبلیغ می شود، بلکه بدتر از آن این است که به پشتوانه ادعائی ناصحیح هر روز قوانین جدیدی علیه زنان به نام شریعت تولید می شود. ادعای نا صحیح و بی اساس اینست که همه ی موصوعات در زندگی دارای حکم شرعی بوده و فقها احکام آنها را استنباط و به مردم اعلام می کنند. بر اساس همین ادعا برخی درعربستان رانندگی را برای زن حرام می دانند. یکی در ترکیه ، حضور زن حامله را در انظار عمومی غیر مجاز می خواند، دیگری در ایران شرکت دختران در مسابقات ورزشی را خلاف شرع می خواند و گروهی در افغانستان درس خواندن دختران را مخالف اسلام می داند تا آنجا که این گروه منحرف و جنایت کار حتی اقدام به مسموم کردن آب آشامیدنی مدرسه دخترانه می کنند تا آنان را از رفتن به مدرسه بازدارند. همه این ادعاها به نام شریعت مطرح می شود. ماشین تولید احکام شرعی همچنان کار می کند ویکی از اهداف همیشگی آن "زن" است . علت اینکه این ماشین همچنان کار می کند اینست که بسیاری از مسلمانان باور دارند که این ادعاها احکام شرعی و به عبارت دیگر حکم خداوند است! ترویج، تبلیغ و تولید احکام شرعی علیه زنان باید متوقف شود.
                   
به راستی زنان چگونه باید از موانعی که برشمردیم عبور کنند؟

من معتقدم زنان باید در دو عرصه به طور جدی کار کنند . عرصه نخست همان است که در طول ده ها سال گذشته زنان با جدیت درآن تلاش کرده و در کشور های گوناگون نیز دستاوردهای ارزشمندی داشته اند . این عرصه ، عرصه تلاش برای کسب قدرت سیاسی و اقتصادی ، اصلاحات فرهنگی و اجتماعی و نیز اصلاح قوانین است . زنان مسلمان با پرداخت هزینه بسیار در این عرصه فعالیت می کنند اما همانطور که قبلا بیان شد دستاوردهای آنان پایدار نیست زیرا تعبیر سنتی شریعت و اسلام گرائی مبتنی بر شریعت تهدیدی برای دستاورد های زنان به شمار می رود. از آنجا که دین یکی از زیرساخت های مهم فرهنگ مسلمانان است ، برای پایدار کردن اصلاحات و دستاورد ها ، زنان باید در عرصه دیگری نیز بطور جدی وارد شوند و آن عرصه دین و شریعت است عرصه ای که انحصارا همواره در دست مردان بوده است . باید گفت یکی از تبعیضات مهم و اساسی نسبت به زنان همین است که صلاحیت زنان برای کسب قدرت مذهبی به رسمیت شناخته نشده است . اگرچه من نسبت به قدرت مذهبی انتقاد جدی دارم و احراز این قدرت را برای زنان به خودی خود ارزشمند نمی دانم ،چرا که قدرت دینی در طول تاریخ کارکرد بسیار منفی داشته است وامروز نیز کارکرد آن در جهان اسلام سرکوب گرانه ومنفی است اما با توجه به شرایط موجود در جوامع اسلامی و نتایج ورود زنان به این عرصه ، کسب قدرت مذهبی را برای زنان یک ضرورت می دانم . زیرا ما نمی توانیم عامل تعیین کننده دین و شریعت را در جوامع اسلامی نادیده بگیریم و یا آنرا دور بزنیم بلکه باید با آن روبرو شویم ومشکلات خود را با آن حل و فصل نمائیم . در طول تاریخ و هم اکنون نیز این عرصه تک صدائی بوده و حتی تکلیف زنان را نیز مردان تعیین کرده اند . زنان نیز بی چون وچرا ادعاهای مردان را به نام دین و شریعت پذیرفته اند. ادعاهائی که بسیاری از آنها بی اساس و نا روا است اما زنان برای دفاع از حقوق خود در این عرصه مهم صدا و قدرت برابر با مردان ندارند . فقدان قدرت مذهبی برای زنان یعنی فقدان ابزارلازم در جوامع اسلامی برای دفاع از خود . متاسفانه زنان نیز باور کرده اند که صلاحیت لازم را ندارند که احکام شرعی را کشف کرده ، همچون مردان به مردم اعلام کنند . تشریفاتی که نهاد روحانیت برای مرجعیت و افتا ساخته است هیچ جایگاه دینی و شرعی ندارد .زنان نیز می توانند آرا و نظرات دینی خود را اعلام کنند و اگر مردم نظر آنان را بهتر و معقول تر یافتند می توانند آنرا بپذیرند و این یک راهکار عقلی است . ورود زنان به این عرصه و کسب قدرت مذهبی آثار و نتایجی دارد که یکی از نتایج مهم آن علاوه بر دفاع از حقوق زنان ، اصلاح شریعت است. اصلاح یا رفورم شریعت از ضروریات جوامع اسلامی است . نه  فقط به آن دلیل که جوامع اسلامی نیازمند تغییر و اصلاح اند ، بلکه مهم تر از آن به این دلیل که پایه واساس بسیاری از قوانینی که به شریعت نسبت داده می شود وحکم شرعی خوانده می شود، قابل مناقشه و رد است. باورهای دینی مسلمانان باید پالایش شود وشریعت از شکل ابزاری خارج گردد. تعریف سنتی شریعت آنرا به ابزاری دردست نهاد روحانیت تبدیل کرده است واین ابزار در بسیاری از موارد علیه رشد و تعالی جوامع اسلامی عمل می کند. نهاد روحانیت با ابزار شریعت قوانینی را وضع می کند که مدعی است منشا الهی دارد . در بسیاری از موارد این قوانین که با ساز و کار خاص ساخته می شود با قوانین عقلی و علمی که مورد نیاز زندگی امروز است تعارض دارد و این موازی کاری در قانون گذاری یک مشکل مهم در جوامع اسلامی است.به عنوان مثال   برخی از قوانین و احکام مربوط به زنان و یا قوانین جزائی از جمله احکام مشکل ساز است. بحث اصلاح دامنه و تعریف شریعت بحث مفصلی است که در گفتار دیگری باید به آن پرداخت اما اجمالا ورود زنان به قلمرو شریعت و تغییر و اصلاح قوانین مربوط به زنان می تواند از یکسو زمینه اصلاحات پایدار را در جوامع اسلامی به وجود آورد و از سوی دیگر می تواند به اصلاح شریعت کمک کند که ضرورت جوامع اسلامی است. امیدوارم زنان پیشگامان نهضت اصلاح شریعت اسلامی باشند.  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر